☆ منتظر چیزی نباش بیا تو ☆

هی دنیا

آغوش


آغوش کسی را دوست دارم  ...

که بوی بی کسی بدهد

نه بوی هرکسی ...


محمد .هیچکس
۲۳ نظر

همیشه تنهایی باعث میشه ...



تا حالا شده دلت بگیره از دست غصه دق کنه بمیره

تا حالا شده که محتاج بشی حتی خدا هم دستاتو نگیره

 

تا حالا شده یه روز بی خبر عشقت بره بهونشو بگیری

بفهمی هر چی می گفت دروغ بود کم بیاری دلت بخواد بمیری

 

ای خدا زندگیم نقش بر آب حال قلب عاشقم بد جور خراب

قسمت میدم که جونمو بگیری زنده بودن واسه من عین عذاب

 

محمد .هیچکس
۱۶ نظر

شعر عاشقانه



دل ز من بردی ب ناز یک نگاه از چشم مستی


آمدی با صد ترانه در سرای دل نشستی

 

قلب سنگم را چگونه آب کردی با نگاهت؟


تو همان صیاد عشقی که مرا در دام بستی


داغ ها بر قلب زارم خورده بود از سوز هجران


بار دیگرتو ب عده ای بی وفا دلدار خستی


جان شیرین خودم را در رهت آسان گذارم


هر زمان گویی ک من را از دل و از جان پرستی


علیرضا بغض
۱۸ نظر

تــا کـــی ؟


آدَمــهآ کنــآرَت هَستَند ..


تآ کِـــی ؟


تآ وَقتـــی کهــ به تــو اِحتــیآج دآرَند !


اَز پیشــت میرَوَند یک روز ..


کُدآم روز ؟


وَقتی کســی جآیَت آمَد !


دوستَــت دآرَند ..


تآ چهــ موقع ؟


تآ موقعی کهــ کسی دیگَر رآ بَرآی دوســت دآشـتَن پیــدآ کُنـَند !


میگویَــند عآشــقَت هَســتَند بَرآی ِ هَمیشه !


نَــه .. !


فَـقَـط تآ وَقتی کهـ نوبَت ِ بــآزی بآ تــو تَمآم شَوَد ..


وَ این اَست بآزی ِ بآهَــم بودَن ..

علیرضا بغض
۳۲ نظر

ای کاش میشد...


کاش می شد در زمان عاشقی
عشق را در هر کجا فریاد زد
در زمان گیر دار زندگی
لحظه ها را یک به یک احساس داد
کاش می شد در شمار لحظه ها
عشق بی قید و قفس را یاد کرد
در حضور گرم و پرشور دو دست
لذت با هم شدن را یاد کرد
کاش می شد در کنار یکدگر
از حصار این مکان آزاد شد
در کنار جاده های بی کسی
عطر زیبای من تو ما شدن را یافت کرد
کاش می شد در دل مرداب غم
شادی یک دل شدن را داد زد
بر در دیواره های قلبمان
عکس عشقی جاودان را قاب کرد

علیرضا بغض
۲۸ نظر

خدا حافظ پنجره ی من




خداحافظ پنجره ی من

که تنها تو به حرف های دل خسته ام گوش می دهی
خداحافظ ستاره ای که هرگز نورت را ندیدم
وخداحافظ ای اشک های بی گناه
من رفتم می روم جایز نیست
می روم تا پیدا کنم ان حقیقتی را که مرا باز می گرداند …شاید!
شاید تو ندانی دستی را که در دستم بود …هرگز باور نکردم
و صدایش را
غبار جاده ها را چه کسی انکار کرد
و ندانسته گفت و ندانسته خندید و ندانسته رفت
که هنوز زیر سنگینی نگاه هوس امیزش بیدار شده و به خواب می روم
و چه کسی گفت که مرگ را دوست ندارد

در حالی که مرده بود


علیرضا بغض
۱۷ نظر

عشق

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو

برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده

برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو

 برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه

 برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن 

برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر

 برای عشق وصال کن ولی فرار نکن

 برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن

برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش .

 برای عشق خودت باش ولی خوب باش......
علیرضا بغض
۱۵ نظر

دلــم مـیان این همه آدم

عکسهای عاشقانه جدید ، عکسهای عاشقانه بسیار زیبا


خدا . . . . . .

دلم میان این همه آدم . . .

میان این همه پیچیدگی . . .

میان این همه تکلف . . .

میان تمام قفل هایی که . . .

قصد باز شدن ندارند . . .

فقط کمی . . .

سادگی می خواهد...

و دلم کسی را می خواهد که نپرسد :

علیرضا بغض
۲۱ نظر
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان